مقدّمه

زیارت، واژه‌ای است مقدّس و نام آشنا در قاموس فرهنگ اسلامی؛ که از جمله ابزار ادای احترام و ارادت به اولیای الهی، و از عوامل تقرّب انسان به خداوند متعال محسوب می‌شود. بدیهی است هر عملی که به قصد قربت و با نهایت خلوصِ نیّت انجام پذیرد، به اندازه درصد خلوصی که دارد، مورد قبول درگاه الهی واقع می‌گردد. زیارت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم، سایر معصومین علیهم السلام و بزرگان دین، منافعی بسیار در دنیا و آخرت در پی دارد. بخشی از این منافع، در سخن آن حضرت هویدا می‌شود؛ آنجا که می‌فرماید:

«زوروا القبور، فانها تذکرکم الموت» (۱)
به زیارت قبور بروید، زیرا شما را به یاد مرگ می‌اندازد.

پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم

و در جای دیگر می فرماید:

« مَنْ زارَنیِ أَوْزَارَ أَحَداً مِنْ ذُرِّیَّتیِ، زُرْتُهُ یَومَ القِیامَهِ فَأَنْقَذْتُهُ مِنْ أَهْوَالِها» (۲)
کسی که من یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، روز قیامت به زیارت او می‌آیم و او را از هول و هراس آن روز رهایی می‌دهم.

پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم

زیارت، سیره مستمره همه یکتاپرستان است:

«احترام به بزرگان و رهبران دین، در نهاد و سرشت هر شخص متدیّن و آزاده‌ای وجود دارد. به این جهت، پیش از اسلام و پس از آن، همیشه قبور صالحان و اولیای الهی مورد توجّه خاصّ و زیارت مردم بوده است و تا قرن یازدهم هجری در این مسأله هیچ اختلافی بین شیعه و اهل سنّت وجود نداشته است. و هردو، کتابها و رساله هایی در این موضوع نگاشته اند.»(۳)
«در قرن یازدهم هجری محمد بن عبدالوهّاب پدید آمد؛ و در شک و تردید، گوی سبقت را از فخر رازی ربوده و این مسأله را مورد انکار قرار داد، و تصوّر نمود که زیارت قبور از اختصاصات شیعیان است.»(۴)

زیارت، بدیهی تر از آن است که مورد تردید یا تکذیب واقع گردد؛ چون جواز زیارت قبور – بلکه ضرورتش – هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ نقلی (قرآن و سنّت معصومین علیهم السلام) به راحتی قابل اثبات است.

با اندکی تأمّل در روایات وارد شده در زمینه اهمیّت و آداب «زیارت»، چنین تحریفی می توان از آن به دست داد:

«زیارت» یعنی: حضور در پیشگاه با شرافت انبیای الهی و معصومین علیهم السلام و اولیای الهی – چه زنده باشند و چه مرده – از سر تکریم و محبّت و اخلاص، به جهت ایجاد پیوند قلبی، و قراردادن خویش در حوزه استعاذه و استفاضه آنان، و تجدید میثاق و تحکیم بیعت با آنان؛ به نحوی که موجب تقرّب و خشنودی خداوند متعال گردد.

ناگفته پیداست که زیارت فرزندان معصومین علیهم السلام و اصحاب و خواصّ آنان، در جهت بزرگداشت همان انوار پاک و مطهّر محسوب می شود. این را نیز باید در نظر داشت که در زیارت امامزادگان و صالحان، توجّه به چند نکته ضروری می نماید:

الف) اثبات و وثاقت در وجود قبر، نخستین گام را تشکیل می دهد. وجود امامزاده در یک مکان، از طریق تصریح معصومین علیهم السلام و افراد مورد وثوق، شواهد مستند تاریخی و شهرت به دست می آید. در وثاقت و شهرت امامزادگانی همچون حضرت فاطمه معصومه و عبدالعظیم حسینی علیهما السلام تردیدی وجود ندارد؛ اما در قبور برخی از امامزادگان جای تردید وجود دارد که شایسته است در این زمینه پژوهش به عمل آید.(5)

ب) در زیارت و تکریم امامزادگان و اصحاب معصومین علیهم السلام، اصل بر ایمان، تدیّن، تقوا، و قرار گرفتن آنان در مسیر اهداف معصومین علیهم السلام است؛ مگر این که خلاف آن ثابت گردد، همچون جعفر کذّاب و افرادی مانند او که شناخته شده اند.(6)

ج) از وظایف مهم زائر این است که شناخت کافی از آداب زیارت داشته باشد، درباره آداب زیارت، سخن ها بسیار است؛ اما آنچه می توان به اختصار بیان نمود، این است که:

1. غسل زیارت پیش از زیارت قبور مؤمنین؛ خصوصاً معصومین علیهم السلام.
2. قرائت دعا – ترجیحاً دعای مأثور – هنگام غسل.
3. پوشیدن لباس پاکیزه پس از غسل زیارت.
4. طهارت از ناپاکی ها و پرهیز از ورود با بدن و لباس نجس در مشاهد مشرّفه.
5. گام برداشتن به آرامی و ایستادن در عتبات، و قرائت اذن دخول.
6. بوسیدن قبر مقّدس، و نهادن صورت صورت بر آن.
7. رعایت ادب و احترام.
8. پابرهنه شدن هنگام ورود به روضه مبارکه.
9. ایستادنِ مقابل ضریح، در بالای سر و رو به قبله بودن در هنگام زیارت.
10. قرائت زیارت مأثور از معصومین علیهم السلام.
11. قرائت نماز پس از زیارت؛ از نزدیک یا دور.
12. قرائت دعا پس از نماز زیارت.
13. عدم اشتغال به امور دنیایی.
14. وداع، هنگام خروج از روضه مبارکه.
15. حرکت به پشت، و خروج به اندازه چند قدم رو به قبر شریف.
16. تکریم زائران و خادمان بقعه شریفه، جهت تکریم صاحب قبر شریف.(7)

شایان ذکر است «به آن اندازه که در فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه و حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام روایت وارد شده، تصریحی بر فضیلت زیارت سایر امامزادگان نشده است.»(8) آن بانوی بزرگوار، از آن چنان مقامی نزد ائمه علیهم السلام برخوردار است که زیارتش را برابر با بهشت، و پاداش زائرش را بهشت دانسته اند. نیز به برکت وجود مقدسش، شهر قم «حرم اهل بیت» و «عشّ آل محمدعلیهم السلام» شده است. قم هماره به خود می بالد که گوهری گرانبها همچون: حضرت ستّی فاطمه علیها السلام را در خویش نهفته دارد.

آن حضرت را القاب و صفاتی والاست که در یکی از زیارت نامه هایش می تان بدان دست یافت؛ بدین شرح:

«معصومه، کریمه اهل البیت، محدّثه، عابده، فاطمه الکبری، طاهره، حمیده، رشیده، تقیّه، مرضیّه، سیّده، رضیّه، بَرّه، اُخت الرضا، صدّیقه، سیّدهنساء العالمین».(9)

مقاله حاضر، ابراز ادب و احترامی است خالصانه به آستان مقدّس حضرت ستّی فاطمه علیها السلام. به ناچار، اعتراف می کنیم که با تلاشی که داشته ایم، تنها توانسته ایم جرعه ای از اقیانوس بیکران وجودش را بنوشیم؛ و برگی از هزاران دفتر زرّین حضرتش را ورق بزنیم و شاخه ای از بوستان معرفتش را برگیریم.

محسن رفیعی و معصومه شریفی

پی نوشت:


1) صحیح مسلم، ج 2، ص 271، ح 105؛ سنن ابن ماجه، ج 3، ص 94، ح 1572 و سنن نسائی، ج 2، ص 537 – 538، ح 2033. در سنن ابن ماجه، ج 3، ص 93-94، ح 1569، به نقل از حضرت محمدعلیه السلام آمده است: «زُورُوا القُبُورَ، فَاِنَّها تُذَکَّرُکُمُ الآخِرَهَ».
2) کامل الزّیارات، ص 8 – 9.
3) فلسفه زیارت، ص 11.
4) فلسفه زیارت، ص 12.
5) تحفهالزائر، ص 379 – 381 و عمدهالزائر، ص 400.
6) تحفهالزائر، ص 379 – 381؛ عمدهالزائر، ص 400 – 401 و المزار، طباطبایی، ص 289 – 291.
7) برای پژوهش بیشتر، ر.ک: عمدهالزائر، ص 27 – 33 و المزار، ص 8 – 31.
8) المزار، ص 289 – 291.
9) اعلام النساء المؤمنات، ص 576 – 577؛ زبدهالتصانیف، ج 6، ص 159؛ ریاحین الشریعه، ج 5، ص 35 و انوارالمشعشعین، ص 211.